واسه دیوونه بازیامون
واسه صداقتمون
واسه اینکه فکر میکردیم هیچی جلومونو نمیگیره
واسه اینکه فک میکردم همه ی مشکلاتتو میتونم حل کنم
تا موقعی که خودم شدم یکی از مشکلاتت...
و رفتی
تنها مشکلی که خودت حل کردی...
اسمی که اسمِ شبم بود با تو عاشقانه گفتم
با تنم زخمی اگه بود بی رمق بود اگه پاهام
تازه تازه با تو گفتم اگه کهنه بود دردام
تو تموم طول جاده که افق برابرم بود
شوق تو راهتوشه من اسمِ تو همسفرم بود
منِ دلشیشه ای هر جا هر شکستن که شکستم
زیرِ کوه،بارِ غصّه هر نشستن که نشستم
عشق تو از خاطرم برد که نحیفم و پیاده
تورو فریاد زدم و باز خون شدم تو رگِ جاده
نیزه نمبادِ شرجی وسط دشت تابستون
تازیانه های رگبار توی چلّه زمستون
نتونستن،نتونستن جلوی منو بگیرن
از منِ خسته خسته شوق رفتنو بگیرن
حالا که رسیدم اینجا پرِ قصّه براگفتن
پر نیاز تو برای آه شنیدن و شنفتن
تورو با خودم غریبه از خودم جدا می بینم
خودمو پر از ترانه تورو بیصدا می بینم
تا اینکه یه نفر عاشقم شد.
حرف زدم .... خیلی آروم و مثل همیشه
ولی نمیدونم چرا یه دفه اینجوری کرد...
بعدشم اونجوری رفتار کرد...
هر چی بود چیزی نبود ک انتظارشو داشته باشم ازش
بدجور ناراحتم کرد...
میشنوی؟؟
هرچقدر هم که عصبی باشی...
حق نداری تصویری که ازت تو ذهنم دارم رو خراب کنی...
میفهمی؟؟
هرچقدر هم که اوضاع خراب باشه...
حق نداری محبتتو ازم بگیری...
میدونم
گناه بزرگی کرده ام..
بهت نیاز دارم.
خوشحالم که زندگیمو با تو شروع میکنم.
از صمیم قلب دوستت دارم و همیشه وفادارت خواهم بود.
کشیش: ?Any last word
میچل:We are all fucked
«بولوار لندن،2010»
بیــخِ گوش من اسـت
همــانجایی که روزی
رد نفس هایِ تو بود !!